باد سموم. سعیر، باد کنکو (کهنکو) مادۀ ریحی است که در آن رگ انتصاب یابدو موجب مرض گردد. محمد سعید اشرف گوید: گران خیز است همچون درد زانو زمین گیر است چون باد کهنکو. (از آنندراج). ، بگفتۀ صاحب اصطلاحات الشعر بنقل از جهانگیری نام رگی است که آنرا در تازی عرق النسا گویند
باد سموم. سعیر، باد کنکو (کهنکو) مادۀ ریحی است که در آن رگ انتصاب یابدو موجب مرض گردد. محمد سعید اشرف گوید: گران خیز است همچون درد زانو زمین گیر است چون باد کهنکو. (از آنندراج). ، بگفتۀ صاحب اصطلاحات الشعر بنقل از جهانگیری نام رگی است که آنرا در تازی عرق النسا گویند
شه مات، ماتی در بازی شطرنج، (ناظم الاطباء)، اعلام مات شدن شاه، هنگامی که شاه شطرنج را مات کنند گویند: ’شاه مات’، یعنی شاه مات شده: شطرنج ملک باخت ملک با هزار شاه هر شاه را بلعب دگر شاه مات کرد، عسجدی
شه مات، ماتی در بازی شطرنج، (ناظم الاطباء)، اعلام مات شدن شاه، هنگامی که شاه شطرنج را مات کنند گویند: ’شاه مات’، یعنی شاه مات شده: شطرنج ملک باخت ملک با هزار شاه هر شاه را بلعب دگر شاه مات کرد، عسجدی
نام روز بیست و ششم است از ماههای ملکی، (فرهنگ جهانگیری)، کلامی است که در مقام تحسین گویند و شاباش مخفف آن است، (آنندراج)، امر) کلمه تحسین یعنی خوش باش و خرم زی، (ناظم الاطباء)، شاد زی ! تبریک و تهنیت: من چون شنیدم از در آواز مطربانش وان شادباش کهتر وان نوش باد مهتر، امیرمعزی (از آنندراج)، ، کنایه از عطا و بخشش و بمعنی آنچه نثار کرده به کسی دهند، (آنندراج)، نثار، شاباش، رجوع به شاباش شود، - شادباش کردن، تبریک و تهنیت گفتن کسی را، - شادباش گفتن، تبریک گفتن، خوش باش گفتن
نام روز بیست و ششم است از ماههای ملکی، (فرهنگ جهانگیری)، کلامی است که در مقام تحسین گویند و شاباش مخفف آن است، (آنندراج)، امر) کلمه تحسین یعنی خوش باش و خرم زی، (ناظم الاطباء)، شاد زی ! تبریک و تهنیت: من چون شنیدم از در آواز مطربانش وان شادباش کهتر وان نوش باد مهتر، امیرمعزی (از آنندراج)، ، کنایه از عطا و بخشش و بمعنی آنچه نثار کرده به کسی دهند، (آنندراج)، نثار، شاباش، رجوع به شاباش شود، - شادباش کردن، تبریک و تهنیت گفتن کسی را، - شادباش گفتن، تبریک گفتن، خوش باش گفتن
شادکام و خوشحال، (فرهنگ نظام)، رجوع به شادگار شود: تو شادی کن ار شادکاران شدند تو با تاجی ار تاجداران شدند، نظامی (از فرهنگ نظام)، ، شاکار، شاهکار، کار بی مزد باشد که مردم را بزور بر آن دارند، (فرهنگ سروری)، کار بی مزد که بیگار گویند زیرا که کار شاهان بی مزد باشد، (فرهنگ رشیدی) (شعوری)، کار مفت و رایگان، (ناظم الاطباء)، ظاهراً شاکار درست است
شادکام و خوشحال، (فرهنگ نظام)، رجوع به شادگار شود: تو شادی کن ار شادکاران شدند تو با تاجی ار تاجداران شدند، نظامی (از فرهنگ نظام)، ، شاکار، شاهکار، کار بی مزد باشد که مردم را بزور بر آن دارند، (فرهنگ سروری)، کار بی مزد که بیگار گویند زیرا که کار شاهان بی مزد باشد، (فرهنگ رشیدی) (شعوری)، کار مفت و رایگان، (ناظم الاطباء)، ظاهراً شاکار درست است
نام شاعری است باستانی و دوبار در لغت فرس اسدی بشعر او استشهاد شده است، (یادداشت مؤلف) : گهرفتال شد این دیده از جفای کسی که بود نزد من او را تمام ریزفتال چو باز را بکند بازدار مخلب و پر بروز صید برو کبک راه گیرد و چال، (لغت فرس اسدی چ دبیرسیاقی ص 115، 114)، و مؤلف شرح حال رودکی (ص 458) می نویسد که او از شعرای دربار سامانیان بوده است
نام شاعری است باستانی و دوبار در لغت فرس اسدی بشعر او استشهاد شده است، (یادداشت مؤلف) : گهرفتال شد این دیده از جفای کسی که بود نزد من او را تمام ریزفتال چو باز را بکند بازدار مخلب و پر بروز صید برو کبک راه گیرد و چال، (لغت فرس اسدی چ دبیرسیاقی ص 115، 114)، و مؤلف شرح حال رودکی (ص 458) می نویسد که او از شعرای دربار سامانیان بوده است
ادات تحسین احسنت آفرین، تهنیت تبریک، روز بیست و ششم از ماههای ملکی، پول و نقل و گل و غیره که در جشن عروسی بسر عروس و داماد نثار کنند یا به مطربان و رقاصان دهند شاباش، امراز شاد بودن شادمان زی، خرم باش خ
ادات تحسین احسنت آفرین، تهنیت تبریک، روز بیست و ششم از ماههای ملکی، پول و نقل و گل و غیره که در جشن عروسی بسر عروس و داماد نثار کنند یا به مطربان و رقاصان دهند شاباش، امراز شاد بودن شادمان زی، خرم باش خ